خودروسازی داخلی

تنها راه صنعت خودرو بعد از کوچ خارجی‌ها

به گزارش پایگاه خبری خودروپلاس،خروج آمریکا از برجام، طوفانی از اظهارنظرهای ریز و درشت را در پی داشت. مخالفان اولیه برجام که به نوعی از این رویدار خرسند نشان می‌دادند، دولت را به جهت عقد این قرارداد بین‌المللی سرزنش می‌کنند. محافظه‌کاران موضعی آرام‌تر دارند و این اتفاق را قابل پیش‌بینی قلمداد می‌کنند. هرچه هست، کسی از این اتفاق خوشحال نیست. خروج دسته‌جمعی برندهای مطرح از بازار ایران نه‌تنها می‌تواند رنگ و بوی خیابان‌ها را دستخوش تغییر دهد بلکه معضل مشتریان داخلی و بحث خدمات پس از فروش و تامین قطعات یدکی را پیش کشیده است.

واردات بخش لاینفک هر سیستم اقتصادی است. در واقع، بدون واردات سایر مکانیزم‌ها مانند صادرات و تولید نیز از قدرت کافی برخوردار نخواهند بود. واردات شاید در ظاهر عامه سم مهلک بخش تولید باشد ولی کمتر کسی به تاثیر عمیق و نفوذ همه‌جانبه آن بر تولید صحه می‌گذارد. در صنعت خودرو نیز همیشه وارداتی‌ها محل مناقشات فراوانی بوده‌اند. دولت‌های مختلف از ابتدای انقلاب اسلامی مواضع تند و سخت‌گیرانه‌ای نسبت به این حوزه داشته‌اند. محدودیت و ممنوعیت حضور خارجی‌ها با دلایل و بهانه‌های مختلفی صورت می‌گرفته است. یک بار با این ادله که حضور برندهای خارجی باعث ترویج لوکس‌گرایی می‌شود، با آن‌ها برخورد شد. یک بار دیگر نیز از همان بهانه همیشگی حمایت از تولید بهره گرفتند و بر سر برندهای خارجی کوفتند. اما حالا دیگر وقت آن است که بپرسیم حمایت همه‌جانبه تمام دولت‌های بعد از انقلاب از صنعت خودرو آن هم بعد از ۴۰ سال به کجا رسیده است؟

صنعتی خودروی ایران در سال ۱۳۹۷ شمسی معادل ۲۰۱۸ میلادی، هنوز هم نسبت به خروج پراید و پژو ۴۰۵ از خط تولید و از دست دادن بازار محبوبش، حساس است. تا پای جان پای آن‌ها ایستاده است. تلفات جاده‌ای از یک‌سو و بحران آلودگی هوا از سوی هم حتی نتوانسته برای پادشاهی بلامنازع این خودروها و دیگر اعضای خانواده‌اشان خللی ایجاد کند.

چهار دهه برای توسعه کلیه زیرساخت‌های یک صنعت خودروسازی کاملاً پیشرو و جهانی کفایت می‌کند. اما این روزها نه‌تنها خودروسازان بزرگ خود را آلوده و معتاد به تولید مدل‌های زهوار دررفته قدیم می‌بینند، بلکه برای رنگ و لعاب بیشتر سبد تولیداتشان دست یاری به سوی چینی‌ها دراز کرده‌اند. چانگان، برلیانس، هایما، فاو و دانگ‌فنگ تنها آمده‌اند تا نقش کالاهای مدرن خودروسازان داخلی در ویترین کلیشه‌ای‌شان بازی کنند.

باید اعتراف کرد که چه از روی چاره و چه از روی ناچاری بازار بکر و پرسود خودرویمان را «دو دستی» تقدیم چینی‌ها کردیم. کره‌ای‌ها فوج‌فوج دلار از ایران خارج کردند و آلمان‌ها تنها برای ما حس خوب دور زدن تحریم‌ها را به ارمغان آوردند. آن سوی‌ آبی‌ها با پولی که از ایران به جیب زدند، هوشمندانه سرمایه‌گذاری کردند و از حاشیه سود همان سرمایه‌گذاری‌ها مدل‌های جدیدی ساختند و همان مدل‌های جدید را برای ما عرضه کردند و دوباره سودآوری و دوباره سرمایه‌گذاری و دوباره محصول جدید. اما این‌سو، در ایران خودمان پول‌های حاصل از این فروش خیره‌کننده یا به جیب افراد مجهول‌الحال رفت، یا خرج هزینه‌های کهکشانی سربار تولیدی شد که به‌دلیل تاسیس یک‌ دوجین شرکت اقماری بلامصرف به وجود آمده بود.

حالا چه کنیم؟ چه کاری از دستمان برمی‌‌آید؟ باز هم بنشینیم و ببینیم که چه می‌شود؟ باز هم زیر لب غرولند کنیم که چرا خارجی‌ها آن‌طور آمدند و این‌طور رفتند؟ الان دیگر وقت این سوالات نیست. خوب یا بد، آمریکا کار خودش را کرده‌ است و نیش زهرآگینش را بر پیکر اقتصاد ما گذاشت. گریزی نیست. خصومت یانکی‌های چشم‌آبی شاخ و دم ندارد. یک بار با نفت، یک بار هم با حقوق بشر. یک بار با برنامه موشکی، حالا هم که خودروسازی. همیشه برای آن‌ها دستکی فراهم بوده که بخواهند در قول و قرارهایشان موش بجنبانند. آمریکا و غرب درست‌شدنی نیستند. این‌ را به‌وضوح دیده‌ایم و شنیده‌ایم. آن‌ها از اساس با ما مشکل دارند. شاید به لب از دوستی با مردم ایران حرف می‌زنند اما به عمل تنها همان مردم را هستند که قربانی می‌کنند.

حالا چه کنیم؟ جواب ساده است. خیلی ساده. همان کاری که چین در دهه ۶۰ میلادی کرد. همان کاری که کره‌ای‌ها در دهه ۹۰ میلادی کردند. همان کاری که ترکیه و روسیه امروز می‌کنند؛ همت و هم‌صدایی. چین در حالی کار خودروسازی خود را شروع کرد که حتی صنایع پایه معدنی، پتروشیمی و فولادی را نیز در سطوح آماتورش انجام می‌داد. خودروسازی در چین در حالی استارت خورد که حتی آنقدر ضعیف بودند که نای تقلید را هم نداشتند. اما از همان روز اول عهد کردند که باید یک چیزی «از خودمان» داشته باشیم. با همین طرز تفکر شاگردی ژاپنی‌ها را کردند. در کارگاه‌های آمریکایی خاک‌خوری کردند و منت آلمان‌ها را کشیدند. تا اینکه توانستند به جایی برسند که با نهایت جرئت و جسارت بتوانند با استفاده از مهندسی معکوس، مدل‌های معروف غربی را تقریبا با همان شکل و شمایل در کشور خودشان تولید کنند. البته که در این راه بارها و بارها درگیر چالش‌های حقوقی و بین‌اللملی شدند ولی حداقل توانستند طی یک دهه یک چیزی «از خودشان» به دست بیاورند.

حالا چه کنیم؟ ما امروز چه چیزی «از خودمان» داریم. انصاف نیست که تمام دستاوردهای اخیر صنعت خودرو در زمینه خط تولید، رنگ، جوشکاری و قطعه‌سازی را فراموش کنیم. اما پراید و سمند نمی‌تواند ما را در این وانفسا مستحکم نگه دارد. حمایت از تولید راه و رسم خودش را دارد. در آغوش کشیدن کورکورانه بنگاه‌های دولتی ولو به دلیل افزایش اشتغال به جایی ختم می‌شود که امروز شاهدش هستیم. چندی پیش مدیرعامل سایپا خبر از تولید اولین خودرو روی پلت‌فرم اختصاص‌ شرکت خبر داد. شاید این خبر در بحبوحه تحریم و برجام چندان دیده نشد. اما اتفاقاً مهم‌ترین اتفاقی است که می‌تواند ما و صنعت ما را از این معضل خارج کند. هیچ اقتصادی، هیچ کشوری و هیچ کشوری نمی‌تواند مدعی شود که به‌تنهایی و با اتکا به منابع داخلی خود توانسته کالایی تولید کند. تعامل با خارجی‌ها یک الزام است. اما وابسته بودن به آن‌ها یک خط قرمز.

منبع:میهن صنعت

عباس مغاری

من عباس مغاری هستم، خبرنگار حوزه خودرو و سردبیر پایگاه خبری خودروپلاس

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا